ریشه نام خانوادگی ما ایرانیها به پیشه گذشتگانمان برمیگردد. در مشهد نامهای فامیلی، داستانهای شنیدنیتری دارند؛ چراکه بیشتر مشهدیهای قدیم، خادم حرم مطهر بودند و نام فامیلیشان از خدمتی که در حرم مطهر میکردند، گرفته میشد. یکی از این فامیلها «کشیکنویسرضوی» است.
کشیکنویسها مسئول رسیدگی به حضور و غیاب و همچنین رسیدگی به تغییر شیفتهای خدام حرم مطهر رضوی بودند. جالب است بدانید بنا بهگفته محمد کشیکنویس رضوی، اولین نسل از کشیکنویسها که دیگر کشیکنویسی نمیکنند، این نام فامیلی فقط متعلق به آبا و اجداد اوست.
آخرین فرد از خانواده کشیکنویسها که در حرم مطهر رضوی خدمت کرد، حاجمهدی کشیکنویسرضوی بود. کسی که در سال ۱۳۸۴ فوت کرد و تجربه کشیکنویسی نوین را داشت.
پس از تکمیل بنای صحن عتیق، شاهعباس تصمیم گرفت نظمی به امور حرم مطهر بدهد. این نظم برای رسیدگی به اموری مانند نذور، امکانات رفاهی زائران، مرمت و توسعه بناها و... بود.
به همین خاطر یکی از مسندهای مهم یعنی کشیکنویسی شکل گرفت. همه اینها درحالی است که باتوجهبه اسناد موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی، احتمال شکلگیری کشیکها به سال ۱۰۱۰هجری قمری نسبت داده میشود.
هرچند وجود تشکیلات ساده اولیه برای اداره اماکن متبرکه به قبل از این تاریخ میرسد، سند خاصی درمورد چگونگی شکلگیری کشیکها در دوره صفویه در دست نیست.
با این حال از محتوای کلی اسناد چنین برمیآید که تا اواخر دوره صفویه، بنای کشیکها بر سه نوبت بوده و در اواخر دوره صفویه، تعداد آنها به پنج کشیک افزایش یافته است.
طبق اسناد، هر کشیک متشکل از یک سرکشیک، خادمباشی و تعدادی خادم، فراش، کفشبان، دربان و مؤذن بوده است. ریاست کشیک با سرکشیک بوده و خادمباشی، معاونت و جانشینی او را برعهده داشته است.تحویل کشیکها به کشیک بعدی، طی مراسم خاص معنوی و با رعایت مسائل اداری، انجام میشده است.
براساس اسناد، اصطلاح کشیک هم در همین دوره شکل گرفته است. کشیک به مجموع خادمان، فراشان، دربانان، کفشبانان و مؤذنان گفته میشود که در مدت معین، در داخل رواقها و صحنهای حرم مطهر مشغول به خدمت هستند و خدمت آنها برای مراقبت به امور تنظیف، تعطیر و تطهیر اماکن متبرکه است و کشیکنویس، مسئول وقایع کشیک بوده است.
بعد از شکلگیری کشیک، یک نفر باید نظمی به ورود و خروج خدام میداد و کسی که خط خوش داشت، این وظیفه را برعهده میگرفت.
و صبح به صبح بعد از مراسم خطبهخوانی طی آیینی خاص، دفتر کشیک را مینوشت. در آن سالها خدام در سه شیفت خدمت میکردند و کشیکنویس هم میبایست در هر سه نوبت، دفتر را مینوشت و بر امضا و ورود خادمان به حرم مطهر نظارت داشت.
در همین سالها بود که خاندان کشیکنویس بهخاطر شغلشان در حرم مطهر به این فامیلی ملقب شدند. خاندانی از سادات رضوی که «سیدمسیح کشیکنویسرضوی» سرآمد آنها بود، این وظیفه مهم را برعهده گرفتند.
سیدمهدی کشیکنویسرضوی، متولد۱۳۰۹ بود و تا دهه ۸۰ در حرم مطهر رضوی خدمت کرد.او در طول خدمتش بارها منصبش عوض شد و در پایان کارش، مدیر امانات آستان قدس رضوی بود.
اما وی دومین نسل از کشیکنویسها بود که در این شغل خدمت میکرد. آیین کشیکنویسی را از پدرش آموخته بود و کشیکنویسی هم میکرد. میگویند نام تکتک خادمان را میدانست و با آنها آشنایی داشت. بعد از او کشیکنویسی ادامه پیدا میکند تا اینکه میرسد به سیدمحمد کشیک نویس رضوی.
او متولد و بزرگشده کوچه چهارباغ در سال۱۳۳۶ است: «من متولد کوچه چهارباغم، اما فکر میکنم در حرم متولد شدهام.
از زمانی که به یاد دارم، در صحن قدیم درحال بازی بودم. تمام خاطرات کودکی من به حرم خلاصه میشود، حتی زمانی که به مدرسه میرفتم، بعد از تعطیلی مدرسه حتما به حرم میرفتم و با پدر به خانه بازمیگشتم.»
حرف از پیشینه خانوادگیاش که به میان میآید، میگوید: پدرم زیاد از جدم نمیگفت، اما گاهی که در کودکی دست در دست او به حرم میرفتم، برایم از کسی صحبت میکرد که در بین سادات رضوی همه قبولش داشتند.
ز کراماتش برایم میگفت و از دست خیری که داشت. به یاد دارم یکبار برایم داستان مردی را تعریف کرد که زندگی بسیار معنویای را تجربه کرده بود و هنگام مرگش یک شهر برایش گریسته بودند.
من آن روزها کوچک بودم و نمیدانستم پدرم از چه کسی صحبت میکند، ولی کمی که بزرگتر شدم، متوجه شدم جدم مرد بسیار بزرگی بوده است و از او بهنیکی یاد میشود.او از علمای معروف سادات رضوی بود و بهخاطر علمش به عنوان سرکشیک حرم مطهر رضوی انتخاب شده بود.
قدیمیها شاید بیشتر به خاطر بیاورند که وقتی قرار به برگزاری مراسم و اعیاد بود، ساداترضوی در این برنامهها و مراسم کمک زیادی میکرد.
سیدمحمد کشیکنویسرضوی در اینباره میگوید: زمانی تمام مراسم و برنامههای حرم مطهر، زیرنظر سادات رضوی بود و من به این خاطر که نسل چهارم خانواده کشیکنویسها بودم، در همه مراسم حضور داشتم.
در واقع وقتی خون سادات رضوی در رگ هایت باشد، نمیتوانی یک گوشه بایستی و در تدارک مراسم حرم مطهر حضور نداشته باشی.
او ادامه میدهد: این امر از سر وظیفه نبود، بلکه عاشق این کار بودم و حرم را مثل کف دست میشناختم؛ چراکه تمام کودکی و جوانی من در صحنها و رواقها گذشته بود.
من از صبح که چشم باز میکردم، در حرم بودم و در اتاق پدر یک گوشه مینشستم و کارهایش را نگاه میکردم یا در جوانی درحال برنامهریزی اعیاد و برنامهها بودم.
راهروها و دالانهایی را که کمترکسی از آن خبر دارد، بهخوبی میشناسم. شاید باورتان نشود که بهخاطر همین وظیفه کشیکنویسی پدرم، حرم خانه دوم من بود.
هنگامی که صحبت از مکان استقرار کشیکنویسها میشود، او میگوید: کشیکخانه خدام در صحن عتیق، مخصوص خدام والامقام آستانه رضویه بود و کشیکخانه دربانان در صحن جدید (صحن آزادی) متعلق به دربانان آستان ملائک پاسبان رضوی که در آن استراحت و تجدیدقوا میکنندهمچنین حضور و غیاب و امور اداری آنان انجام میگیرد.
در تشکیلات اداری آستان قدس رضوی در عصر صفوی، کشیکخانه محل تجمع و رسیدگی به امور مربوط به هر کشیک و محل انجام وظیفه و تعویض کشیکها در حرم رضوی بوده
است.
سیدمحمد کشیکنویسرضوی درباره راه و رسم کشیکنویسی میگوید: اگرچه قسمت نشد من کشیکنویسی کنم، از کودکی به یاد میآورم که پدرم دفتر بزرگی را به خط خوش مینوشت که بعدها متوجه شدم او آن موقع کشیکنویسی میکرده است.
آن موقعها خدام از سه شیفت به پنج شیفت افزایش پیدا کرده بودند و نوشتن نام و شیفتبندی آنها بسیار سخت بود، اما پدرم نام تکبهتک خدام را با سابقه خانوادگیشان میدانست و با عشق و علاقه بسیار کارش را انجام میداد.
پدرم در مدت کوتاهی که کشیکنویسی میکرد، بعد از نوشتن نام و شیفت خدام، دفتر را برای امضا در اتاقش باز میگذاشت و خدام بعد از تشرف به حرم، برای رفتن به سر شیفت و پستشان حتما باید دفتر را امضا میکردند.
این روزها دیگر کشیکنویسی به رسم و سیاق قدیمی نیست و بیشتر کارهای کشیکنویسی با رایانه انجام میشود. سیدمحمد کشیکنویسرضوی نیز در اینباره میگوید: خیلی از رسم و رسوم در آستان قدس رضوی تغییر کرده و جای خیلیها عوض شده است؛ بهطور مثال افرادی که درحالحاضر کشیکنویسی میکنند، از خانواده کشیکنویسها نیستند.
دربانهای رضوی هم دیگر از این خاندان نیستند. کشیکنویسی یک کار موروثی است، اما متاسفانه وقتی من برای این کار به آستان قدس مراجعه کردم، برخورد خیلی بدی با من کردند.
از من که نام فامیلیام گویای همهچیز است و همه خدام قدیمی، مرا به اسم میشناسند، مدارکی خواستند که جای تعجب داشت؛ به همین خاطر بعد از پدرم، کشیکنویسان دیگر کشیکنویسی را انجام ندادند؛ اگرچه در زمان حیات پدرم نیز او را مدیر امانات کردند و کشیکنویسی را بعد از چندین سده به فرد دیگری دادند.
خانواده مادری سیدمحمد کشیکنویسرضوی هم از خانوادههای سرشناس مشهدی بودند. حاجاحمد بیوکی، معمار بنام و برجسته آستان قدس رضوی، عموی مادری او بود.
حاجاحمد بیوکی که از طرف مادری از بستگان من است، یکی از معماران بنام و برجسته آستان قدس رضوی است. او در سال۱۳۳۸ بنای نقارهخانه را بازسازی کرد و یکی از افرادی است که در ساختوساز صحنهای مختلف حرم مطهر، نقش مهمی داشته است.
او لباس روحانی میپوشید و در چند عکسی که از او به یادگار مانده است، گنبد طلا دیده میشود. مادرم همیشه میگفت: کسی حاجاحمد را در خانه نمیدید و برای ملاقاتش باید به حرم میرفتیم. تمام وقتش در حرم میگذشت و ارادت خاصی به صاحت مقدس آقا امامرضا (ع) داشت.
شاید برایتان جالب باشد که بگویم عکسی در خانه ما بود که همیشه مادرم وقتی دلش تنگ میشد یا میگرفت، به آن نگاه میکرد و آن عکس، حاجاحمد را درحال نظارت بر نصبِ دقیقِ ضریح متبرک حضرت رضا (ع) نشان میدهد.»
حاجمحمدحسن بیوکی معروف به حسن رضوان، برادر دیگر حاجاحمد است. گویا او هم مثل برادرش شیفته امامرضا (ع) بوده و در آستان او کارهای هنری انجام میداده و خطاط و کتیبهنویس آستان قدس رضوی بوده است.
مرد بزرگی که بهخاطر هنرش، ۴۷سال در حرم مطهر رضوی خدمت کرد. از آثار او میتوان به کتیبههای دارالذکر، کتیبه سر در موزه و گنبدالله وردیان اشاره کرد.
کسی که سیدمحمد کشیکنویسرضوی به شاهکارهای هنری او در حرم مطهر هم اشاره و تاکید میکند: خدمت به امامرضا (ع) در خون نسل پدری و مادری من میجوشید. حیف که دیگر اجازه ندادند من بهعنوان کشیکنویس به خدمت خاندانی در حرم مطهر ادامه بدهم!